در صورت ناموجود بودن تماس بگیرید
ما خویشتندارانه به خودمان میگوییم بدی و خوبی را با هم بپذیر. امّا مغز ما اینطور کار نمیکند. دانشمندان اکنون دریافتهاند که ذهن و زندگیهای ما را عدم تعادلی اساسی به بیراهه کشانده و گفته: بدی از خوبی قویتر است. این قدرت بدی در ادبیات آکادمیک نامهای مختلفی دارد: «سوگیری منفی»، «سلطۀ منفی» و یا صرفاً «اثر منفی». با هر نامی، معنایش آن است که تمایل عمومی به رویدادها و احساسات منفی بیشتر از احساسات مثبت بر ما تأثیر میگذارد. چرا ما با یک کلمه انتقاد، ویران میشویم، امّا از باران تحسین سیر نمیشویم؟ چهرۀ خصمانه را در میان خیل جمعیت میبینید ولی همۀ لبخندهای دوستانه از نظرمان دور میماند. چون مغزمان برای تمرکز بر بدیها طراحی شده است. اثر منفی ظاهراً افسردهکننده است، امّا لازم نیست قافیه را ببازیم. بدی قویتر است، امّا خوبی میتواند پیروز شود اگر بدانیم با چه چیزی روبهرو هستیم.
منطق سوگیری منفی مغزِ ما مبتنی بر تکامل است، زیرا اجداد ما را نسبت به خطرات مرگبار، هشیار نگه میداشت؛ امّا در دنیای پُر از رسانۀ امروزی، دیدگاه ما را مخدوش میکند. رگبار پیوستۀ اخبار بد باعث میشود احساس درماندگی کنیم و بیدلیل برتسیم یا عصبانی شویم. ما موهبتهای فراوان خود را نادیده میگیریم و ترجیح میدهیم به صداهایی توجه کنیم که میگویند دنیا به جهنم میرود.
«جان تیرنی» و «روی بومایستر» در این کتاب نشان میدهند که اگر سوگیری منفیِ خود را تشخیص دهیم، مغز منطقیمان فعّال میشود و میتوانیم در مواقعی که قدرت بدی مضر است، بر آن غلبه کنیم و در مواقعی که برایمان سودمند است، از آن بهره ببریم. وقفههای بد و احساسات بد، قویترین انگیزهها را برای باهوشتر و قویتر شدن ایجاد میکنند. بدی اگر بهدرستی درک شود، میتوان از آن برای رسیدن به خوبی استفاده کرد.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .