امروزه کمتر کسی است که اهمیّت نوآوری در سازمانها و کسبوکارهای امروزی مطلع نباشد. همه میدانیم نوآوری خوب است، میدانیم باید برای بقا دست به نوآوری بزنیم، سازمانها هم معمولاً در معرض ایدههای نوآورانۀ بسیاری قرار میگیرند و تلاش میکنند آنها را پیادهسازی کنند، امّا آنچه در واقعیت شاهدیم، آن است که بسیاری از ایدهها شکست میخورند و پیشبینیها محقّق نمیشوند و در این میان، منابع و امکانات زیادی به هدر میرود و سازمانها با برداشت بعضاً اشتباه از عبارتهایی مانند «زود شکست بخورید و زیاد»، به این مسیر ادامه میدهند.
«کلینتون کریستنسن» استاد فقید دانشکدۀ مدیریت دانشگاه هاروارد، که بهدلیل سالها پژوهش و ارائۀ مدلها و نظریههای ارزشمند در حوزۀ نوآوری در میان اهالی کسبوکار شناخته شده، در یکی از آخرین فعالیتهای خود «نظریۀ کارها» را ارائه میدهد. او پس از نظریۀ نوآوری برهمزننده، نتایج فعالیتها و تجربههای خود در سازمانهای مختلف را در این کتاب ارائه میکند. او و همکارانش در پژوهشهای خود به این نتیجه میرسند که نظریههای پیشین بهتنهایی پاسخگوی نیاز سازمانها نیست و نقشۀ راه عملیاتی به شرکتها نمیدهد. سازمانها هنوز بیش از اندازه با تکیه بر بخت و اقبال دست به انتخاب میزنند در حالی که مسألۀ اصلی، چرایی انتخاب و نحوۀ انتخاب از میان ایدههای مختلف است. بنابراین نیاز است ریشهایتر و در عین حال عملیاتیتر به موضوع نوآوری توجه شود؛ اینکه بدانیم چه چیزی باعث میشود مشتری دست به انتخاب محصول بزند و درک صحیح سازوکارهایی که منجر به این انتخاب میشود، اساس نظریۀ آنهاست.
بخش اول: درآمدی بر نظریۀ کارها
مقدمه: چرا باید این کتاب را به خدمت بگیرید
فصل اول: معمای میلکشیک
فصل دوم: پیشرفت، نه محصول
فصل سوم: کارها در عمل
بخش دوم: دشواریها ـ و حاصل ـ اجرای نظریۀ کارها
فصل چهارم: شکار کار
فصل پنجم: چگونه آنچه مشتریان نمیگویند بشنوید
فصل ششم: رزومهسازی
بخش سوم: سازماندهی کارهایی که باید انجام شوند
فصل هفتم: یکپارچگی حول کار
فصل هشتم: چهارچشمی مراقب کار باشید
فصل نهم: سازمان متمرکز بر کارها
فصل دهم: نکات نهایی دربارۀ نظریۀ کارها
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .