«بار هستی» اثر «میلان کوندرا» نویسندۀ چک، تفکّر و کاوش دربارۀ زندگی انسان و فاجعۀ تنهایی او در جهان است. چگونه بار هستی را به دوش بکشیم؟ آیا «سنگینی» بار هولانگیز و «سبکی» آن دلپذیر است؟
برداشت فلسفی و زبان نافذ کتاب، از همان آغاز خواننده را با مسائل بنیادی هستی بشر روبهرو میکند و به تفکّر وامیدارد... اگرچه شخصیتهای کتاب واقعی نیستند، از انسانهای واقعی بهتر درک وا حساس میشوند. «کوندرا» در توصیف قهرمانان خود مینویسد: «شخصیتهای رمانی که نوشتهام امکانات خودِ من هستند که تحقّق نیافتهاند. بدین سبب تمام آنان را هم دوست دارم و هم هراسانم میکنند. آنان هرکدام از مرزی گذر کردهاند که من فقط آن را دور زدهام. آنچه مرا مجذوب میکند، مرزی است که از آن گذشتهام؛ مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد.»
«بار هستی» تفکّر و کاوش دربارۀ زندگی انسان و تنهایی او در جهان است. جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست و بشر، مغرور و سرگردان در ریسمانهای بههمتنیدۀ آن تلاش میکند. «کوندرا» کاوشگر هستی است و در این راه، اهمیت و نقش رمان را بس عظیم میداند. او در آرزوی آن است که رمان «جهان زندگی» را پیوسته روشنایی بخشد و از انسان در برابر «فراموشی هستی» حراست کند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .