تاکنون کتابهای مدیریتی زیادی دربارۀ راهاندازی و ادارۀ کسبوکار، تألیف و ترجمه شده و در عمدۀ آنها مدلها و روشها مرحله به مرحله توضیح داده شده است. همۀ این کتابها اقدامات لازم را برای ساخت کسبوکار تشریح کردهاند، امّا وقتی در مقامِ کارآفرین یا مدیرعامل، این اصول را بهکار میبرید و پیادهسازی میکنید، میبینید کافی نیستند و یک جای کار میلنگد. بازار دقیقاً آنچه پیشبینی کرده بودید نیست، نتوانستید نیروهای خوبی جذب کنید، رقبا بهسرعت رشد کردند و ... این موارد به اصطلاح همان فوتِ کوزهگری است که در اغلب این کتابها بیان نمیشود. به قول «بن هاروویتز» اینها مخمصههایی است که ما را گیر میاندازد.
نویسندۀ این کتاب که خود مدیرعامل و بنیانگذار شرکتهای مطرحی در حوزۀ فناوری در سیلیکونولی بوده، سعی کرده تجربیات خود را به زبانی ساده و روان و داستانی برای مخاطبانش بیان کند؛ تجربههای از سر گذراندن این مخمصهها در موقعیتهای گوناگون.
از کمونیست تا سرمایهگذار خطرپذیر
جان سالم به در خواهم برد
این بار با احساس
وقتی همه چیز به هم میریزد
مواظب افراد، محصولات و منفعتت باش؛ به همین ترتیب
جریان کسب و کارِ در جریان
رهبری کردن، حتّی وقتی نمیدانی کجا داری میروی
قانون اول کارآفرینی: هیچ قانونی وجود ندارد
پایانِ آغاز
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .