ساناز اسدی (1365) نویسنده و نمایشنامهنویس اهل قائمشهر در دانشگاه هنر تهران تئاتر خوانده. اولین کتابش، مجموعه داستان نیازمندیها، خبر از نویسندهای داد که قصّهی آدمهای درمانده را خوب مینویسد. آدمهایی که جهان به آنها تحمیل شده. امّا سختپوست اثری دربارۀ پدر است. دربارۀ رفت و بازگشتهای مکرر پدر، دربارهی بارانی که بند نمیآید و عکسهایی که از حافظه نمیرود. کتاب با بارانی سیلآسا در شمال ایران آغاز میشود، بارانی که باعث میشود خاک، رَم کند و گورستانی را پس بدهد، جمله قبر «داوود» پدر راوی داستان که به اشکال گوناگون سرنوشتش با آب گره خورده است.
این اتّفاق داستان را جان میبخشد، زمان باز میگردد و با مردی همراه میشویم که عادتهای عجیب و بازگشتهای مدام دارد. «ساناز اسدی» با ضرباهنگی درست و فصلهایی کوتاه و با استفاده از قابهایی که به قالب عکس نزدیکند، روایتی خواندنی و شاعرانه میسازد از فقدان و خاطره که در هر قدمش برای مخاطب، فرصتی تازه فراهم میآورد تا قهرمانش را تجسّم کند. استعارهی بزرگ این ماجرا، فقدان و بازگشت مدام پدران در تاریخِ ماست.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .